کامل‌ترین راهنمای انواع استراکچر پنل خورشیدی

مهر ۱۴, ۱۴۰۴
زمان مطالعه: 11 دقیقه
استراکچر پنل خورشیدی

فهرست مطالب

وقتی صحبت از نیروگاه‌های خورشیدی می‌شود، ذهن اکثر افراد فوراً به سمت پنل‌ها و اینورترها می‌رود؛ اما واقعیت این است که قهرمان پنهان این سیستم‌ها چیزی جز استراکچر پنل خورشیدی نیست. سازه‌ای که در سکوت، وظیفه‌ی تحمل وزن پنل‌ها، مقاومت در برابر باد و برف و حفظ زاویه بهینه‌ی تابش را بر عهده دارد. انتخاب نادرست این بخش حیاتی می‌تواند بازدهی کل نیروگاه را تا چندین درصد کاهش دهد و هزینه‌های نگهداری را به‌شدت افزایش دهد.

در این مقاله، با انواع استراکچر پنل خورشیدی از نوع زمینی، سقفی، ثابت و متحرک آشنا می‌شوید و خواهید دید که هر نوع سازه چه ویژگی‌ها، مزایا و محدودیت‌هایی دارد. اگر می‌خواهید بدانید کدام استراکچر برای پروژه‌ی شما مناسب‌تر است و چگونه انتخاب درست می‌تواند طول عمر و بازده سیستم را تضمین کند، تا پایان این راهنمای تخصصی همراه ما بمانید.


برای یادگیری عملی نصب و راه‌اندازی پنل‌های خورشیدی، پیشنهاد می‌کنیم در دوره نصب پنل خورشیدی شرکت کنید. این دوره شما را با مراحل نصب، نکات ایمنی و انتخاب تجهیزات مناسب برای انواع استراکچرهای خورشیدی آشنا می‌کند.


نقش استراکچر در عملکرد سیستم‌های خورشیدی

پیش از ورود به طبقه‌بندی انواع سازه‌ها، درک اهمیت چندوجهی آن‌ها ضروری است. وظیفه یک استراکچر استاندارد فراتر از یک پایه ساده است. اولاً، تضمین پایداری و ایمنی سازه‌ای اولین و مهم‌ترین نقش آن محسوب می‌شود. یک نیروگاه خورشیدی در طول عمر خود با انواع بارهای استاتیکی و دینامیکی مواجه است. وزن خود پنل‌ها (بار مرده)، فشار نیروی باد (بار باد)، سنگینی برف در مناطق سردسیر (بار برف) و نیروهای ناشی از زلزله (بار لرزه‌ای) همگی باید در طراحی استراکچر با دقت محاسبه شوند. یک سازه ضعیف یا غیراستاندارد می‌تواند در برابر یک طوفان شدید فرو بریزد، پنل‌های گران‌قیمت را از بین ببرد و حتی خطرات جانی و مالی جبران‌ناپذیری به بار آورد.

ثانیاً، بهینه‌سازی تولید انرژی نقشی حیاتی است که مستقیماً به طراحی استراکچر وابسته است. پنل‌های خورشیدی زمانی حداکثر توان خود را تولید می‌کنند که پرتوهای خورشید به صورت عمود بر سطح آن‌ها بتابد. استراکچر وظیفه دارد پنل‌ها را در یک زاویه شیب (Tilt Angle) و جهت‌گیری (Azimuth) بهینه ثابت نگه دارد یا در مدل‌های پیشرفته‌تر، آن‌ها را برای دنبال کردن مسیر حرکت خورشید به حرکت درآورد. حتی یک انحراف چند درجه‌ای از زاویه بهینه می‌تواند سالانه چندین درصد از کل تولید انرژی سیستم بکاهد که در مقیاس یک نیروگاه بزرگ، به معنای از دست رفتن درآمد قابل توجهی است.


برای بهره‌وری حداکثری از انرژی خورشیدی، یادگیری روش‌های تعیین جهت و زاویه پنل خورشیدی اهمیت زیادی دارد. در این مقاله به‌طور کامل نحوه نصب پنل با زاویه و جهت بهینه برای دریافت بیشترین تابش خورشید توضیح داده شده است.


ثالثاً، افزایش طول عمر و دوام سیستم از دیگر کارکردهای مهم استراکچر است. یک سازه باکیفیت که از مواد مقاوم در برابر خوردگی ساخته شده و به درستی نصب شده باشد، از پنل‌ها در برابر تنش‌های فیزیکی محافظت می‌کند و طول عمر مفید کل سیستم را تضمین می‌نماید. همچنین، طراحی مناسب استراکچر با فراهم آوردن جریان هوای کافی در زیر پنل‌ها، به خنک‌سازی آن‌ها کمک می‌کند. از آنجایی که افزایش دما باعث کاهش راندمان پنل‌های خورشیدی می‌شود، این تهویه طبیعی نقش مهمی در حفظ عملکرد بهینه سیستم، به خصوص در روزهای گرم تابستان، ایفا می‌کند.

طبقه‌بندی اصلی استراکچر پنل خورشیدی بر اساس محل نصب

اولین و اساسی‌ترین تصمیم در طراحی یک سیستم خورشیدی، انتخاب محل نصب پنل‌هاست که به طور مستقیم نوع استراکچر مورد نیاز را تعیین می‌کند. بر این اساس، سازه‌ها به دو خانواده بزرگ زمینی و سقفی تقسیم می‌شوند.

استراکچرهای زمینی (Ground-Mounted Systems): مقیاس‌پذیری و آزادی در طراحی

این نوع سازه، همان‌گونه که از نامش پیداست، برای نصب پنل‌های خورشیدی بر روی سطح زمین طراحی شده است. استراکچرهای زمینی، انتخاب اول و غالب برای پروژه‌های مقیاس بزرگ مانند نیروگاه‌های متصل به شبکه (Utility-Scale Solar Farms) و سیستم‌های بزرگ صنعتی و کشاورزی هستند. دلیل اصلی این انتخاب، عدم وجود محدودیت فضا و امکان آرایش بهینه پنل‌ها برای دستیابی به حداکثر چگالی توان است. یکی از بزرگترین مزایای سیستم‌های زمینی، آزادی کامل در تعیین جهت و زاویه پنل‌هاست. طراحان می‌توانند بدون هیچ‌گونه محدودیتی، پنل‌ها را دقیقاً رو به جنوب جغرافیایی (در نیمکره شمالی) و با زاویه شیب بهینه منطبق بر عرض جغرافیایی محل پروژه تنظیم کنند. این امر به حداکثر رساندن جذب انرژی سالانه کمک شایانی می‌کند.

استراکچرهای زمینی خود به زیرشاخه‌های مختلفی بر اساس نوع فونداسیون تقسیم می‌شوند. رایج‌ترین روش، استفاده از پایه‌های کوبشی (Driven Piles) است که در آن پروفیل‌های فولادی با مقطع I یا C توسط دستگاه‌های مخصوص در عمق مشخصی از خاک کوبیده می‌شوند. این روش سریع و مقرون‌به‌صرفه است اما نیازمند بررسی‌های ژئوتکنیکی دقیق برای تعیین ظرفیت باربری خاک است. در زمین‌های سنگی یا با خاک سست، فونداسیون‌های بتنی (Concrete Foundations) مورد استفاده قرار می‌گیرند. این فونداسیون‌ها می‌توانند به صورت پایه‌های منفرد، نواری یا یکپارچه اجرا شوند که اگرچه پایداری فوق‌العاده‌ای دارند، اما زمان‌بر و پرهزینه‌تر هستند. روش مدرن دیگر، استفاده از پیچ‌های زمینی (Ground Screws) است که مانند پیچ‌های غول‌پیکر به داخل زمین چرخانده می‌شوند و گزینه‌ای سریع و با تخریب محیطی کمتر به شمار می‌روند.

یک نمونه استراکچر زمینی

دسترسی آسان برای عملیات نگهداری و تمیزکاری پنل‌ها و همچنین تهویه عالی به دلیل فاصله از سطح زمین، از دیگر مزایای مهم این نوع سازه است. با این حال، نیاز به تملک یا اجاره زمین، هزینه‌های مربوط به آماده‌سازی سایت و اجرای فونداسیون و همچنین ملاحظات زیست‌محیطی، از جمله چالش‌های اصلی استراکچرهای زمینی به حساب می‌آیند.

استراکچرهای سقفی (Roof-Mounted Systems): بهره‌وری از فضای بلااستفاده

استراکچرهای سقفی، محبوب‌ترین و رایج‌ترین راه‌حل برای کاربردهای مسکونی، تجاری و صنعتی در مقیاس کوچک تا متوسط هستند. مزیت اصلی این سیستم‌ها، استفاده بهینه از فضای مرده و بلااستفاده سقف ساختمان‌هاست که نیاز به اشغال زمین گران‌قیمت را از بین می‌برد. این سازه‌ها نیز بر اساس نوع سقف به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند.

برای سقف‌های شیب‌دار (Pitched Roofs)، که در بسیاری از ساختمان‌های مسکونی رایج هستند، استراکچرها معمولاً به صورت موازی با سطح سقف نصب می‌شوند. در این روش، ریل‌های آلومینیومی توسط پایه‌های مخصوصی که به تیرها یا خرپاهای اصلی سازه سقف متصل شده‌اند، مهار می‌گردند. مهم‌ترین چالش در این نوع نصب، اطمینان از آب‌بندی کامل محل نفوذ پایه‌ها به پوشش سقف (مثلاً ایزوگام یا ورق‌های فلزی) است. استفاده از فلشینگ‌های (Flashing) استاندارد و مواد آب‌بند باکیفیت برای جلوگیری از نشت آب باران و برف به داخل ساختمان، امری حیاتی است.

یک نمونه استراکچر سقفی

شکل 2 – یک نمونه استراکچر سقفی

در سقف‌های مسطح (Flat Roofs)، که در ساختمان‌های تجاری و صنعتی بیشتر دیده می‌شوند، چالش متفاوت است. از آنجایی که سقف صاف است، استراکچر باید یک زاویه شیب بهینه برای پنل‌ها ایجاد کند. برای این منظور، از سازه‌های مثلثی شکل استفاده می‌شود. در اینجا دو روش اصلی برای مهار سازه وجود دارد. سیستم‌های نفوذی (Penetrating Systems) مشابه سقف‌های شیب‌dar، به سازه اصلی سقف متصل می‌شوند که نیازمند آب‌بندی دقیق است. اما روش محبوب‌تر و مدرن‌تر، سیستم‌های بالاستی (Ballasted Systems) است. در این روش، هیچ‌گونه نفوذی در سطح سقف صورت نمی‌گیرد. در عوض، وزن خود سازه با استفاده از بلوک‌های بتنی یا وزنه‌های مخصوص به قدری افزایش می‌یابد که بتواند در برابر نیروی بالابرنده باد مقاومت کند. این روش یکپارچگی عایق رطوبتی سقف را حفظ می‌کند اما بار مرده قابل توجهی را به سازه ساختمان تحمیل می‌نماید. بنابراین، پیش از انتخاب این روش، تحلیل دقیق سازه ساختمان توسط یک مهندس عمران برای اطمینان از ظرفیت باربری سقف الزامی است.

طبقه‌بندی استراکچر پنل خورشیدی بر اساس جنس سازه

ماده‌ای که برای ساخت استراکچر استفاده می‌شود، تأثیر مستقیمی بر طول عمر، مقاومت در برابر شرایط محیطی، وزن و هزینه نهایی پروژه دارد. دو ماده اصلی بر بازار جهانی استراکچرهای خورشیدی تسلط دارند: آلومینیوم و فولاد گالوانیزه.


برای افزایش مقاومت و طول عمر استراکچرهای خورشیدی، استفاده از پوشش‌های ZAM اهمیت ویژه‌ای دارد. در این مقاله به مزایا و ویژگی‌های پوشش‌های ZAM برای محافظت از استراکچرهای پنل خورشیدی پرداخته‌ایم.


آلومینیوم، به ویژه آلیاژهای سری ۶۰۰۰ مانند ۶۰۶۱ و ۶۰۰۵ که اغلب به صورت آنادایز شده عرضه می‌شوند، یک انتخاب بسیار محبوب است. بزرگترین مزیت آلومینیوم، مقاومت ذاتی فوق‌العاده آن در برابر خوردگی و زنگ‌زدگی است. این ویژگی آن را به گزینه‌ای ایده‌آل برای مناطق با رطوبت بالا، محیط‌های ساحلی و به طور کلی برای تضمین یک عمر طولانی بدون نگرانی از تخریب سازه تبدیل می‌کند. مزیت دیگر آن، وزن سبک است. سبکی آلومینیوم فرآیند حمل و نقل و نصب را به خصوص روی سقف‌ها آسان‌تر کرده و بار مرده کمتری را به سازه ساختمان تحمیل می‌کند. با این حال، هزینه مواد اولیه آلومینیوم به طور کلی بالاتر از فولاد است، که می‌تواند در پروژه‌های بسیار بزرگ، هزینه کلی را افزایش دهد.

فولاد گالوانیزه گرم (Hot-Dip Galvanized Steel)، ماده رقیب و اصلی‌ترین گزینه برای پروژه‌های زمینی بزرگ‌مقیاس است. فولاد از استحکام کششی و مقاومت مکانیکی بسیار بالاتری نسبت به آلومینیوم برخوردار است. این استحکام بالا به طراحان اجازه می‌دهد تا از دهانه‌های بلندتر استفاده کنند و تعداد پایه‌های فونداسیون را کاهش دهند که منجر به صرفه‌جویی در هزینه‌های اجرایی می‌شود. برای محافظت فولاد در برابر زنگ‌زدگی، از فرآیند گالوانیزاسیون گرم استفاده می‌شود که در آن قطعات فولادی در حمامی از روی مذاب غوطه‌ور می‌شوند و یک پوشش محافظ ضخیم و مقاوم روی تمام سطوح آن ایجاد می‌گردد. این پوشش دوام بسیار خوبی دارد، اما در صورت خراشیدگی عمیق یا آسیب‌دیدگی در حین نصب، فلز پایه (فولاد) در معرض خوردگی قرار می‌گیرد. وزن سنگین فولاد نیز یکی از معایب آن است که حمل و نقل و نصب آن را دشوارتر می‌کند و استفاده از آن را برای اکثر کاربردهای سقفی مسکونی محدود می‌سازد.

در سال‌های اخیر، پوشش‌های نوین ضدخوردگی مانند ZAM (زینک–آلومینیوم–منیزیم) جایگزین مناسبی برای گالوانیزه گرم در بسیاری از پروژه‌های خورشیدی شده‌اند. این پوشش با ترکیب سه فلز روی، آلومینیوم و منیزیم، لایه‌ای محافظ بسیار مقاوم در برابر خوردگی ایجاد می‌کند که حتی در محیط‌های مرطوب و خورنده نیز دوام بالایی دارد. استراکچر‌هایی با پوشش ZAM ضمن حفظ استحکام فولاد، عمر مفید بالاتری نسبت به سازه‌های گالوانیزه معمولی دارند و در بلندمدت هزینه نگهداری را کاهش می‌دهند. این فناوری در نیروگاه‌های خورشیدی مدرن در حال تبدیل شدن به استاندارد جدیدی در صنعت است.

در زیر، جدول مقایسه‌ای این دو ماده آورده شده است تا به تصمیم‌گیری بهتر کمک کند.

ویژگیآلومینیومفولاد گالوانیزه گرم
استحکام مکانیکیخوببسیار عالی
وزنسبک (تقریباً 1/3 فولاد)سنگین
مقاومت در برابر خوردگیبسیار عالی (ذاتی)خوب تا عالی (وابسته به پوشش)
هزینه مواد اولیهبالاترپایین‌تر
سهولت نصبآسان‌تر به دلیل سبکیدشوارتر به دلیل سنگینی
کاربرد اصلیسیستم‌های سقفی، پروژه‌های کوچک تا متوسط زمینینیروگاه‌های بزرگ زمینی، مناطق با بار باد و برف شدید
ملاحظاتحساسیت کمتر به خراشیدگیآسیب‌پذیری پوشش در برابر خراش، نیاز به مراقبت در نصب

طبقه‌بندی استراکچر پنل خورشیدی بر اساس مکانیزم عملکرد: ثابت یا متحرک؟

پس از تعیین محل نصب و جنس، تصمیم نهایی به عملکرد دینامیکی سازه مربوط می‌شود. آیا پنل‌ها باید در یک موقعیت ثابت باقی بمانند یا برای حداکثر بازدهی، خورشید را در آسمان دنبال کنند؟

 استراکچر متحرک

شکل 3 – یک نوع استراکچر متحرک

استراکچر ثابت (Fixed-Tilt)

این نوع سازه، رایج‌ترین، ساده‌ترین و اقتصادی‌ترین شکل استراکچر خورشیدی است. در این سیستم، پنل‌ها یک بار برای همیشه با یک زاویه شیب و جهت‌گیری ثابت نصب می‌شوند و دیگر حرکتی ندارند. زاویه شیب بهینه معمولاً بر اساس عرض جغرافیایی محل پروژه تعیین می‌شود تا مجموع انرژی تولیدی در طول یک سال به حداکثر برسد. به عنوان یک قانون سرانگشتی، زاویه شیب بهینه تقریباً برابر با عرض جغرافیایی محل است. با این حال، می‌توان این زاویه را برای بهینه‌سازی تولید در فصول خاص تنظیم کرد؛ به عنوان مثال، زاویه‌ای تندتر (عرض جغرافیایی + ۱۵ درجه) برای حداکثر کردن تولید در زمستان و زاویه‌ای ملایم‌تر (عرض جغرافیایی – ۱۵ درجه) برای بهینه‌سازی در تابستان.

بزرگترین مزایای سیستم‌های ثابت، هزینه اولیه پایین، سادگی در طراحی و نصب و تقریباً صفر بودن هزینه‌های نگهداری است، زیرا هیچ قطعه متحرک، موتور یا سنسوری در کار نیست. این قابلیت اطمینان بالا، آن‌ها را به گزینه‌ای ایده‌آل برای سیستم‌های مسکونی، تجاری و نیروگاه‌هایی تبدیل می‌کند که در آن‌ها اولویت با کاهش هزینه‌های اولیه و عملیاتی است. نقطه ضعف اصلی این سیستم‌ها این است که در برخی ساعات روز، پرتوهای خورشید با زاویه‌ای غیر از زاویه عمود به پنل‌ها می‌تابند که منجر به کاهش توان لحظه‌ای تولیدی می‌شود.

استراکچر متحرک یا ردیاب خورشیدی (Solar Tracker)

سیستم‌های ردیاب خورشیدی یا ترکرها، سازه‌های هوشمند و پیشرفته‌ای هستند که با استفاده از موتورها، جک‌های هیدرولیکی یا پنوماتیکی و سیستم‌های کنترل مبتنی بر سنسور نوری یا محاسبات نجومی، حرکت خورشید را در آسمان دنبال می‌کنند. هدف این است که سطح پنل‌ها در تمام ساعات روز تا حد امکان عمود بر پرتوهای مستقیم خورشید باقی بماند. این کار به طور چشمگیری میزان انرژی دریافتی و در نتیجه، توان خروجی سیستم را افزایش می‌دهد. ترکرها به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

ردیاب‌های تک‌محوره (Single-Axis Trackers)، که پنل‌ها را حول یک محور، معمولاً در راستای شرقی-غربی، به حرکت درمی‌آورند. این سیستم‌ها حرکت روزانه خورشید از طلوع تا غروب را دنبال می‌کنند و می‌توانند تولید انرژی را بسته به موقعیت جغرافیایی، بین ۱۵ تا ۲۵ درصد نسبت به سیستم‌های ثابت افزایش دهند. این نوع ترکر به دلیل تعادل مناسب بین افزایش بازده و هزینه، در نیروگاه‌های بزرگ زمینی بسیار محبوب است.

ردیاب‌های دومحوره (Dual-Axis Trackers)، پیچیده‌ترین و کارآمدترین نوع سازه‌های متحرک هستند. این سیستم‌ها علاوه بر حرکت شرقی-غربی برای دنبال کردن مسیر روزانه خورشید، حرکت دوم را حول محور شمالی-جنوبی برای تنظیم زاویه شیب متناسب با ارتفاع خورشید در فصول مختلف سال انجام می‌دهند. این ردیابی کامل باعث می‌شود پنل‌ها تقریباً همیشه در حالت کاملاً عمود بر تابش خورشید قرار گیرند و می‌توانند تولید انرژی را تا ۴۵ درصد یا بیشتر نسبت به یک سیستم ثابت معادل افزایش دهند. با این حال، هزینه اولیه بسیار بالا، پیچیدگی مکانیکی و الکترونیکی، نیاز به نگهداری منظم و مصرف انرژی داخلی برای به حرکت درآوردن سازه (Parasitic Load)، از جمله معایب اصلی آن‌هاست که استفاده از آن‌ها را به پروژه‌های خاص و مناطقی با تعرفه برق بالا یا کاربردهای تحقیقاتی محدود می‌کند.

انواع استراکچر

شکل 4 – انواع استراکچر

نگهداری و بازرسی دوره‌ای انواع استراکچر پنل خورشیدی

هرچند استراکچر پنل خورشیدی به گونه‌ای طراحی می‌شود که در برابر شرایط محیطی سخت و نیروهای مکانیکی مقاوم باشد، اما بازرسی و نگهداری دوره‌ای آن نقش مهمی در افزایش طول عمر و حفظ بازده سیستم دارد. نوع و دفعات نگهداری بسته به محل نصب و جنس سازه متفاوت است.

استراکچرهای زمینی

در سیستم‌های زمینی، اصلی‌ترین موارد نگهداری شامل بررسی سلامت فونداسیون، شل‌شدگی اتصالات، خوردگی پایه‌ها و کنترل تراز افقی سازه است. در مناطقی با خاک نرم یا بارندگی زیاد، احتمال نشست فونداسیون وجود دارد که باید به‌صورت دوره‌ای بررسی و در صورت نیاز تنظیم شود. تمیز کردن گل‌ولای یا علف‌های اطراف پایه‌ها نیز از نفوذ رطوبت و زنگ‌زدگی جلوگیری می‌کند.

استراکچرهای سقفی

در سازه‌های نصب‌شده روی سقف، علاوه بر بررسی پیچ‌ها و اتصالات، کنترل آب‌بندی محل نفوذ پایه‌ها به سطح سقف (ایزوگام یا ورق فلزی) اهمیت زیادی دارد. نشت آب در این نقاط می‌تواند باعث پوسیدگی سازه یا آسیب به سقف ساختمان شود. همچنین در سیستم‌های بالاستی باید وضعیت وزنه‌ها و پایداری سازه پس از باد یا بارش سنگین بازبینی شود.

استراکچرهای ثابت و متحرک

در سازه‌های ثابت، بازبینی سالانه برای اطمینان از استحکام و تمیزی سطوح فلزی کافی است.
اما در استراکچرهای متحرک (ترکرها) به دلیل وجود موتور، جک و سیستم کنترلی، نیاز به روان‌کاری قطعات مکانیکی، تست عملکرد سنسورها و بررسی سیم‌کشی سیستم کنترل وجود دارد. نگهداری منظم این اجزا از خرابی‌های ناگهانی و کاهش راندمان تولید جلوگیری می‌کند.

در مجموع، اجرای برنامه‌ی نگهداری پیشگیرانه (Preventive Maintenance) و ثبت گزارش‌های دوره‌ای از وضعیت سازه، کلید حفظ ایمنی و کارایی بلندمدت نیروگاه خورشیدی است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری نهایی

انتخاب صحیح استراکچر پنل خورشیدی یکی از مهم‌ترین تصمیمات در طراحی هر سیستم فتوولتائیک است. این سازه تنها یک پایه فلزی نیست، بلکه ستون فقرات کل نیروگاه محسوب می‌شود که ایمنی، بازدهی و دوام سیستم را تعیین می‌کند. همان‌طور که دیدیم، انواع استراکچر پنل خورشیدی شامل مدل‌های زمینی، سقفی، ثابت و متحرک هر کدام کاربرد، مزایا و چالش‌های خاص خود را دارند و باید بر اساس شرایط اقلیمی، موقعیت جغرافیایی و نوع پروژه انتخاب شوند. جنس سازه، از آلومینیوم سبک تا فولاد گالوانیزه و حتی پوشش‌های نوین ZAM، تأثیر مستقیم بر طول عمر و هزینه نگهداری دارد.

بی‌توجهی به انتخاب و نگهداری مناسب استراکچر می‌تواند به کاهش تولید انرژی، خسارت فیزیکی و هزینه‌های اضافی منجر شود. بنابراین، پیش از اجرای هر پروژه خورشیدی، مشورت با متخصصان طراحی سازه و استفاده از تجهیزات استاندارد، یک ضرورت مهندسی است نه انتخاب اختیاری. سرمایه‌گذاری بر روی یک استراکچر باکیفیت، در حقیقت تضمینی برای بازدهی پایدار و عملکرد ایمن نیروگاه خورشیدی در طول سال‌هاست.

سوالات متداول

۱. بهترین زاویه نصب پنل خورشیدی چقدر است؟
بهترین زاویه برای یک سازه ثابت، تقریباً برابر با عرض جغرافیایی منطقه شماست. این کار تولید انرژی را در طول سال به حداکثر می‌رساند.

۲. آیا می‌توان روی هر سقفی پنل نصب کرد؟
خیر. قبل از نصب، حتماً باید استحکام سقف توسط یک مهندس سازه تأیید شود تا از تحمل وزن پنل‌ها، سازه و فشار باد و برف اطمینان حاصل شود.

۳. آیا خرید استراکچر متحرک (ترکر) به‌صرفه است؟
بستگی دارد. برای نیروگاه‌های بزرگ، افزایش تولید انرژی معمولاً هزینه آن را توجیه می‌کند. اما برای سیستم‌های کوچک خانگی، سازه ثابت به دلیل هزینه بسیار کمتر، انتخاب بهتری است.

اشتراک گذاری
امیرحسین شجاعی
مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

اشتراک گذاری